رمان پاتوق نویسنده فعال میپذیرد
باارسال آدرس ایمیل یاآدرس وب خوددرنظرات
نویسنده این سایت شوید
باتشکر
رمان پاتوق نویسنده فعال میپذیرد
باارسال آدرس ایمیل یاآدرس وب خوددرنظرات
نویسنده این سایت شوید
باتشکر
جدیدترین رمانهای برای دانلود:
رمان بی قراره قلبم:همیشه میگن حتی تو بدترین شرایط هم باید راست گفت…من …الآن واقعاً تو شرایط بدی هستم ولــــــی…کوررخوندی،عمرا اگه راستشو بگم…الآن معلقم…بین زمین و آسمون…پام و با دست گرفته از پل آویزونم کرده…خون به مخم فشار میاره و لی نه اونقدر که نتونم فکر کنم…صورتشو میبینم که با پوزخند روم خم شده…عضلات بازوش بخاطر نگه داشتن وزنم بیرون زده…پــــــوف ،واقعاً نفس گیرن ولی…ولی کور خونده…من اعتراف ن م ی ک ن م…مثله اینکه هنوز منو نشناخته…من…آندریا فریادی …سعی میکنم نگاهمو ازش بگیرم تا جیغ نزنم و لی چشمام گاهی وقتا دست خودم نیستن…حیف که چپه آویزونم کرده وگرنه اونقدر میزدمش تا بمیره…….نویسنده:(azidan)
رمان بی قرارم کن:رمان بی قرارم کن ، درباره تولد عشقی اس در میان دروغ نیرنگها . سرگذشت زندگیه دختری به نام آهو. دختر جوانی که روزگار براش سرنوشت سختی رو رقم میزنه . بخاطر رفتار نامناسبی که پدرش همیشه با مادرش داشته از مردها بیزار بوده .مخصوصا که متوجه میشه پدرش زن دیگه ای هم اختیار کرده. اما چرخش گردون زندگی میچرخه و میچرخه تا همین تنفر جاش رو به عشق میده و ناخواسته آهو رو در برابر عشق به زانو در میاره اما از اونجایی که چرخون زندگی ساکن نیست …….نویسنده:(مهرنوش)
رمان بمون کنارم: داستان دریاره دختری به اسم شمیم هستش که پس از فوت مادر و پدرش بنا به گفته ی دوست باباش بعد یک سال میاد با همین خونواده ی دوست پدرش زندگی می کنه..
خونواده ی دوست پدرش یک پسر به اسم ارمیا و یک دختر به اسم المیرا دارن..
ورود شمیم به زندگی این خانواده ارمیا را ناراحت می کنه..و از اونجا ارمیا درصدد به وجود اوردن ناراحتی برای شمیم هستش..
و سعی می کنه همه جا خوردش کنه…
از قضا شمیم از پدر خونواده می خواد که بره سرکار..و با اصرار های فراون از پدر ارمیا ،پدر ارمیا شرکتی رو برای شمیم در نظر میگیره که رئیس اون شرکت کسی نیست جز ارمیا..و از اونجاست که زندگیه شمیم عوض میشه…….نویسنده:(gisoye shab گ)
دانلود رمان ایرانی و عاشقانه دروغ شیرین
|نویسنده:saghar&sparrow |
نام کتاب : دروغ شیرین
نویسنده : *saghar و sparrow کاربران انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۴٫۷۳ مگا بایت
تعداد صفحات : ۳۶۲
خلاصه داستان :
آناهید زند دانشجوی پزشکی است او که سالها عاشقانه پسر عمه خود کاوه را دوست داشته فقط به خاطر یک شوخی که از طرف دوست صمیمی خود با کاوه انجام میدهد کاوه او را ترک میکند و با همان دختری که او را به انجام این شوخی تحریک کرده بود ازدواج میکند . آناهید افسرده شده محل کار خود را عوض میکند تا دیگر با کاوه برخورد نداشته باشد . آناهید در آنجا با آرتام مهرزاد دکتر متخصص قلب اشنا میشود . آرتام که بسیار زیباست و موقعیت خوبی دارد وقتی کارهای آناهید را میبیند بخاطر اینکه به آناهید کمک کند ……
دانلود رمان ایرانی و عاشقانه توسکا
|نویسنده: هما پور اصفهانی |
نام کتاب : توسکا
نویسنده : هما پور اصفهانی کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۵٫۱۳ مگا بایت
تعداد صفحات : ۳۸۵
خلاصه داستان :
دختری از جنس همه دخترا … که ناخواسته وارد راهی می شه که براش خیلی چیزا به وجود می یاره … شهرت … رقابت … ثروت … و چیزی که توی عقلش هم نمی گنجید هیچ وقت … عشق!!! عشقی از نوع ناب در روزگاری که نامش هم کیمیاست ..
رمان ایرانی و عاشقانه نفس بارون
|نویسنده: Nikita |
نام کتاب : نفس باورن
نویسنده : Nikita کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۲٫۷۴۲ مگا بایت
تعداد صفحات : ۳۱۷
خلاصه داستان :
نفس متین پور در آخرین جلسـات کلاس رانندگی با پسر مربیش محمد همایونیان آشنا میشه . محمد هم با دیدن نینا متین پور ، خواهر نفس میخواد که از اون برای پروژه جدیدش در آتلیه عکاسی به عنوان مدل تو تیزر های تبلیغاتی استفاده کنه و همین میشه شروعی واسه دیدار دوباره ی اون ها … محمد سخت و غیرقابل نفوذ سعی می کنه طوری به احساسات نفس راه پیدا کنه ! حسی ناشناخته تو وجود نفس رشد می کنه تـا اینکه… مشکل بزرگی گریبانگیر خانواده اش می شه ، رابطه اش با محمد کمتر و کمتر می شه تا روزی که نفس تصمیم می گیره همه چیز رو رها کنـه یه تمـاس . . . یه تماس و خبر رفتن محمد برای همیشـه از ایران …
خلاصه داستان :
پدر و مادر یگانه فوت کرده اند و او در خانه ای زندگی می کند که پسر معتادی دارند. پسر تنها زندگی می کند و یگانه به درخواست مادر او که برایش زحمت زیادی کشیده قبول می کند پرستاری پسرش شهاب را به عهده بگیرد. کم کم با کمک دوست صمیمی اش سهند تلاش می کنند او را ترک دهند اما..
یکی ازبهترین رمان هاست که طرفدارداره درحدلالیگا
دانلود رمان ایرانی قرار نبود
دانلود رمان عشق و اتش برای موبایل
پس از دانلود کتاب یا رمان مورد نظر خود , لطفا نظر خود را با ما در میان بگذارید
نام کتاب : عشق و آتش
نویسنده:نیلا
حجم کتاب : 747 کیلوبایت (کتابچه)
نام کتاب : افسونگر
نویسنده : هما پور اصفهانی کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۳٫۱۵ مگا بایت
تعداد صفحات : ۳۵۹
خلاصه داستان :
تائیس افسونگری بود که با افسون خود اسکندر را وادار کرد پرسپولیس را به آتش بکشد و من افسونگری هستم که روح را به آتش می کشم … یکی پس از دیگری … افسون نخواست افسونگر باشد … افسونگرش کردند ………
نام کتاب : بمون کنارم
نویسنده : gisoye shab گ.شب کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۲۳۳ کیلوبایت (پرنیان) – ۷۸۵ کیلوبایت (کتابچه) – ۲۵۷ کیلوبایت (epub)
ساخته شده با نرم افزار : پرنیان و کتابچه ، اندروید ، epub
داستان دریاره دختری به اسم شمیم هستش که پس از فوت مادر و پدرش بنا به گفته ی دوست باباش بعد یک سال میاد با همین خونواده ی دوست پدرش زندگی می کنه..
خونواده ی دوست پدرش یک پسر به اسم ارمیا و یک دختر به اسم المیرا دارن..
ورود شمیم به زندگی این خانواده ارمیا را ناراحت می کنه..و از اونجا ارمیا درصدد به وجود اوردن ناراحتی برای شمیم هستش..
و سعی می کنه همه جا خوردش کنه…
از قضا شمیم از پدر خونواده می خواد که بره سرکار..و با اصرار های فراون از پدر ارمیا ،پدر ارمیا شرکتی رو برای شمیم در نظر میگیره که رئیس اون شرکت کسی نیست جز ارمیا..و از اونجاست که زندگیه شمیم عوض میشه…….نویسنده:(gisoye shab گ)
(رمان خوبیه موضوعش هم عشقی وغمگین البته غمگینش کمه هم پرازکل کل هستش تازه رقیب عشقی هم مو جوده)
.:دانلود رمان بی قرارم کن برای موبایل:.
نام کتاب : بی قرارم کن
نویسنده:مهرنوش
حجم کتاب : ۴۶۲ کیلوبایت (پرنیان) – ۱٫۳۶ مگابایت (کتابچه) – ۳۹۷ کیلوبایت (epub)
خلاصه داستان :
رمان بی قرارم کن ، درباره تولد عشقی اس در میان دروغ نیرنگها . سرگذشت زندگیه دختری به نام آهو. دختر جوانی که روزگار براش سرنوشت سختی رو رقم میزنه . بخاطر رفتار نامناسبی که پدرش همیشه با مادرش داشته از مردها بیزار بوده .مخصوصا که متوجه میشه پدرش زن دیگه ای هم اختیار کرده. اما چرخش گردون زندگی میچرخه و میچرخه تا همین تنفر جاش رو به عشق میده و ناخواسته آهو رو در برابر عشق به زانو در میاره اما از اونجایی که چرخون زندگی ساکن نیست …….
دانلود رمان بی قراره قلبم
نام کتاب : بی قراره قلبم
نویسنده:azidan
حجم کتاب : ۱٫۳۶ مگابایت
تعداد صفحات :۱۵۴
خلاصه داستان :
همیشه میگن حتی تو بدترین شرایط هم باید راست گفت…من …الآن واقعاً تو شرایط بدی هستم ولــــــی…کوررخوندی،عمرا اگه راستشو بگم…الآن معلقم…بین زمین و آسمون…پام و با دست گرفته از پل آویزونم کرده…خون به مخم فشار میاره و لی نه اونقدر که نتونم فکر کنم…صورتشو میبینم که با پوزخند روم خم شده…عضلات بازوش بخاطر نگه داشتن وزنم بیرون زده…پــــــوف ،واقعاً نفس گیرن ولی…ولی کور خونده…من اعتراف ن م ی ک ن م…مثله اینکه هنوز منو نشناخته…من…آندریا فریادی …سعی میکنم نگاهمو ازش بگیرم تا جیغ نزنم و لی چشمام گاهی وقتا دست خودم نیستن…حیف که چپه آویزونم کرده وگرنه اونقدر میزدمش تا بمیره…….